دلتان شکسسته بود و شکسته ترش کردند...

اگر تمام ملائکه ی هفت آسمان در غمتان زار بزنند کم است ، چرا که شبیه مادر مظلومتان

پر از غم شده اید ...

مگر شما را فرزند پیغمبر نمی دانستند ؟

با چه تقصیر و گناهی آتش به خانه و کاشانه تان زدند ؟

آیا برای بردنتان کسی بود که بی رحم تر از ابن ربیع باشد ؟

آری او سنگدل ترین و ظالم ترین فرد برای این کار بود...

و چقدر سخت است دیدنِ صحنه ی به شماره افتادنِ نفس پدر توسطِ پسر!

و چقدر خوب شد که موسی(ع).....پسر نازنینتان آنجا نبود

مرکب با شتاب می دوید و پاهایتان دیگر توان نداشت و رمقی برای دویدن نبود

و چقدر بساطِ زمین خوردن خوب فراهم شده بود! لعنت خدا بر آنان که این بساط را چیدند و

نفهمیدند آبروی خاندان محمد(ص) رابه زیر پا می برند .

چقدر خوب بود که ذره ای ، فقط ذره ای حیا می داشتند !

وچقدر خوب بود زمانی که منصور شمشیر بر شما می کشید و چهره ی پیغمبر را می دید،

ذره ای شرم می کرد و در آن مجلسِ سراسر گناه دست از خطا می کشید .

و چه بگویم از غمِ فرزندانِ حسین(ع) که حتی یزید در برابر آنان شرم و حیا را در خیالِ خود راه نداد....

حتی اجازه ندادند عمامه بر سر گیرید و عبا بر دوش ....

بی حیا !چطور به خود اجازه می دهی امامِ سالخورده ام را بی عبا و بی عصا در دلِ شب کشان کشان با خود ببری ؟

مگر نمی بینی زانوانش خسته و ناتوان است ؟

به خیال تو این ناتوانی فقط از کهن سالی ست ؟ نه اشتباه نکن!

این کوچه های آشنا و خاطره ی مادر و خاکِ این شهرِ ناسازگار است که ایشان را ناتوان کرده است .....

مولای من !

تکیه بر دیوار زدید تا که بر زمین نیفتید ولی لحظه ی آخر به یاد آوردید که در و دیواری نبود که فاطمه بر آن تکیه کند ...

به یاد آوردید که آن روز اطراف فاطمه را  نامحرمان پَست طوری فرا گرفته بودند که دستان مبارکش به دیوار نمی رسید ....

آه ...مولای من!

آنقدر زیر لب روضه ی کوچه را مرور کردید تا به زمین افتادید....

لعنت خدا بر بی نمازان شهر پیغمبر که هر چه بر آلِ محمد (ص) گذشت از بی دینی آنها بود.....

اگر چه جسمتان به زمین افتاده است  اما بلندای  روحتان تاریخ تشیع را به زیباترین وجه رقم زده است .

دانش بشری در قلب و اندیشه ی شما شکل گرفته است.

مذهب جعفری ماندگارترین خاطره ی اعتقادی تشیع است و نسل به نسل و سینه به سینه

در جهان گردیده است .

و در انتظار نشسته ایم روزی را که مهدیِ صاحب زمان این یادگاریِ عظیمِ

بشریت را در حکومت جهانی اش جلوه گر کند و اگر کسی سخنی را به زمین خوردن شما پایان دهد

 ظلمی بدتر از ظلمِ آن روزِ کفارِمدینه کرده است .

و  خاتمه  ی هر کلامی جز دعا برای ظهورِ مهدی(عج) نیست چرا که علت ماندگاریِ  این

 افتادن ها و ضربت خوردن ها و سر به نیزه رفتن ها را

 فقط و فقط مهدیِ فاطمه می داند  .

چرا که قرار است این زمین خوردن ها تبدیل به قیامی جهانی شود و

امید که چشمان گنهکار ما آنروز بسته نماند .

م.نقویان